نوشته شده توسط : محمد اس رو

دوباره من اومدم جلو پام پاشید/ عرفان تو باید عقب وایسی/میخوام یه کاری کنم فراموشی بگیری/تو باید تندیس منو بغل بگیری/نزار یکاری کنم درجا بمیری /براوایسادن جلو من باید یه لشکر دست بگیری/توهمیشه رویاهات کوره/ولی بدون توراه پیشرفت من پرنوره/کور کنندس  نیا جلوتر جوجه/برو بارویاهات زندگیتوسر کن/ماهم میشینیم اون بالامیگیم مرد شد/باید یه فرقی بین منو تو باشه بس کن/نظری که توسرمونه هنوز تو راهشیم/واسه این که نرسیم بهش توچاه بچین ./خوشتون اومد نظر بدید ././بس



:: بازدید از این مطلب : 650
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 3 / 6 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اس رو

بازم نور خورشید روی سر من تابید/فکر من دوباره از هم پاچید/راه های روشنو میبینم من تاریک/بازم بارون غم به دل من بارید/مرده خسته ای رو از دور میبینم/شاخه گلی از تو باغچمون میچینم/یه نگاه سرد تو نگاهش میبینم/میرم جلوتر دستشو میگیرم/شاخه گلی رو که چیده بودم به اون میدم/بد تا دم خونش میرم/بچشو میبینم خیلی گرسنه/برادرش بخاطر پول یکیو کشته/{نظر بدید بقیشو بنویسم.بس



:: بازدید از این مطلب : 623
|
امتیاز مطلب : 67
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 1 / 6 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اس رو

صبح چشمامو وا میکنم/تو خیابون به گدا نگا میکنم/توی دلم خدارو صدا میکنم/غم هارو از دلم جدا میکنم/روزگارم روزهاش سختی داره/مردی جلوی سختی ها کم میاره/مردی خرج خانواده نداره/مجبوره سر به بیابون بذاره/علاقه عش عاطفه/همه اینا واسه من شده خاطره/همه اینا واسه دوران بچگی بود/مادر میکشید دست نوازش بر سرمون{اگه دوست دارید نظر بدید بقیشم بذارم.}بس



:: بازدید از این مطلب : 581
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 31 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اس رو

ببینید عزیزان.من برا نظر هایی که میدید احترم میگذارم ولی منو عرفان هيچ مشکلی با هم نداریم. ولی اگه شما بگید میتونیم باهم همکاری کنیم.ممنون.



:: بازدید از این مطلب : 586
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 31 / 5 / 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اس رو
واسه پول در اوردن باید مثل سگ جنگید/باطرف مقابل تا مثل من مردشی/پیش خودت میگی خدا از بالا سر هوامو داره/ولی یه نامرد از پشت سر خنجر میزاره/چرا باید یکی پایین باشه یکی بالا/چرا باید یکی زندگی کنه مثل گدا/چرا باید بچه های پایین بکشن سختی/تا طعم روزگارو بکشن وقتی/که به اسایش نیاز دارن مثل تختی/وجدان داشته باش لعنتی وقتی/تا تموم روزای عمرت سر نشه تو تلخی/باید باشی مثل بچه های پایین مشتی/ )اگه خوشتون اومد تو نظراتتون بگید تا بقیشم بذارم( بس

:: بازدید از این مطلب : 1030
|
امتیاز مطلب : 77
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 30 / 5 / 1391 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد